دلتنگیها ودلنوشته های احسان برای فرزان
عاشقانه های دل برای بهترین معشوق دنیا
یادمان باشد اگر کسی دلبسته ماشد...یادمان باشد وقتی عاشقانه مارامیخواهد ووقتی تمام زندگی اوشدیم راحت ازاوعبورنکنیم... یادمان باشد وقتی برای او همه زندگانی اش خطاب میشویم اوراازخود نرنجانیم...شاید ما تمام امیدزندگانی اوباشیم.... یادمان باشد برای عشق اوارزش قایل بشویم وازاوبابی رحمی عبورنکنیم.... یادمان باشد شاید ماتنها دارایی زندگی اوباشیم وتنها امید زندگی برای او...... یادمان باشد وقتی او قدم بقدم برای ماعاشقانه وقت میگذارد بیشک تمام زندگی او شده ایم .... یادمان باشد برای عشق او ارزش قایل باشیم چون اگر بشکند بدجورشکسته است.... درست مثل من که دردانه دلم راکه فکرمیکردم برایم ارزش واحترام قایل هست مراارزان ارزان فروخت و اینگونه مزد عشق ومحبتیکه به تنها امید زندگانی ام راداشتم پاسخ داد..... براستی کاش این درد نصیب هیچکس نشود..... دلخونترین مجنون دنیا نام ....است......... نظرات شما عزیزان:
سلام امیدوارم همیشه موفق باشید به منم سر بزنید
چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 22:20 :: نويسنده : احسان
درباره وبلاگ این وبلاگ برای کسیکه عاشقانه دوستدارش بودم وهستم هنوز!!!!وتمام وجودم ازآن اوشد راه اندازی شد. برای اوقاتیکه درکنارش نیستم ودلتنگش میشوم برایش مینویسم.ومیگویم که ان لحظات راکه درکنار ت نیستم ومحبتم رانثارت بنمایم بازهم دلتنگ توام ،قدم به دنیای مجازی بگذاروبدان که عاشقانه دلتنگ دیدارتو ام .بی بهانه بگویم نوشتن را دوست دارم بخاطر تو ای صدف زندگانی ام. اماافسوس ...که مرا شکست... من وباورهایم را... آنقدری که فکرمیکردم مرادوست دارد وبرایش ارزش دارم... نداشتم!!دوست داشتن من سبب گشت تا که....... اومرا به رایگان به غروری کاذب بفروشد... حرمتها شکسته شد ....وبی تردید برای شکستن حرمتها بدان شکل پشیمانی به همراه داشته است... حال آنچه که مانده است...یک دل شکسته ودنیایی غریب مانده است! دنیایی رنگین ازخاطراتیکه باهم داشتیم وارزوهاییکه دوست داشتم با هم به انهابرسیم ... شاید از احساسیکه من درقلب وتمام وجودم به او داشتم هیچگاه بحقیقت به یقین نرسید.شاید میگفت که دوست داشتن من را ازاعماق قلب به یقیین وباور رسیده است... اماگمان میکنم که .... فرزانه ام من به حال وهوای همان روزهای عاشقی اینجا می آیم وعاشقانه بازهم ازاحساسم مینویسم!!!!چون تمام دنیای احسانت بوده ای وهنوزهم آن اولینی !!!...این روزها وشبها وسال به سالی که برمن بگذشت با این باور که نبودنهایمان کنارهم باورشدنی نیست برمن بسیارسخت بگذشت... هنوزهم باورم نمیشود که چگونه رفتارشد با این دل احسانت... موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|